جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه نظاره گر: (تعداد کل: 1)
نظاره گر
[نَظْ ظا رَ / رِ گَ] (ص مرکب)تماشاچی تماشاگر : نظاره گر روح ندیده ست به دیده چون چهرهء زیباش به صحرای صور بر سنائی || دیده بان که از دیدگاهی یا فراز برجی اطراف را بنگرد و مراقبت کند : ز دیوارهایش برآورده سر ستاره چو دستار نظاره گر...
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.